تشكيل بنياد خوزستانشناسي، انتظاري چند ساله
ميراث فرهنگي استان خوزستان با تمدن كهن، انديشمندان، ادبا و شعراي گرانقدر خويش، با هنرمندان و نويسندگان طراز اول نه تنها براي مردم كشور بلكه براي مردم خويش به درستي شناخته نشده است. عدم آشنايي مردم به ميراث فرهنگي، تاريخ و تمدّن سرزمين خود باعث انقطاع و گسستگي آنها با پيشينة فرهنگي و تاريخي خويش گرديده و در نتيجه موجبات عدم پيشرفت و توسعة فرهنگي را ايجاد كرده است.
با نگاهي گذرا به تاريخ و تمدن و ميراث فرهنگي اين سرزمين ملاحظه ميشود كه استان خوزستان در اين زمينه از گنجينة نفيسي برخوردار است، اما اين گنجينة ارزشمند آنطور كه در شأن اين استان است به مردم معرفي نشده است.
وجود تمدن پنج هزار ساله عيلاميان در اين استان، وجود انديشمنداني همچون دُعبل خزاعي، ابن سكيت، ابوالعيناء محمد الهاشمي، آيتالله وحيد بهبهاني، وجود شعرايي همچون ابونواس اهوازي و شعراي هويزه كه مبتكر «شعربند» بودهاند، وجود شعراي دورة مشعشعيان از جمله اجزاء اين گنجينة نفيس هستند.
در تاريخ معاصر نيز خيل عظيم داستاننويسان خوزستاني كه در ادبيات داستاني ايران صاحب سبك بوده و سبك آنها به عنوان سبك خوزستان معروف است، خود بهترين گواه بر مدعاي فوق است. افرادي همچون احمد محمود، نجف دريابندري، مسعود ميناوي، قاضي ربيحاوي، محمد بهارلو و دهها نويسندة ديگر از جمله بنيانگذاران سبك مزبور هستند. در عرصة سينما وجود كارگردانان طراز اول و صاحب سبك همچون ناصر تقوايي كه از جمله بنيانگذاران سبك جديد فيلمسازي در دهة پنجاه است و افرادي چون امير نادري، سيفالله داد، كيانوش عياري و غيره بيانگر سطح بالاي فرهنگ و ادب در ميان نخبگان اين استان است.
در عرصة تاريخ سياسي نيز ميهنپرستي كعبيان در برابر توطئههاي عثماني، شجاعت و وطندوستي حاج جابرخان در جنگ ايران و انگليس در مقابل ترس و زبوني خانلرميرزا حاكم خوزستان، شجاعت مردم منطقة هويزه در برابر تهاجم انگليسيها در جنگ جهاد، مشاركت فعال و تعيين كنندة بختياريها در انقلاب مشروطه كه حساسترين شرايط منجر به پيروزي انقلاب شد، نقش بسيار تعيينكننده مردم خوزستان و به ويژه مردم آبادان در نهضت ملي شدن نفت به رهبري دكتر مصدق، پس از آن نقش كارگران پالايشگاه آبادان در پيروزي انقلاب اسلامي و آخرين آنها دفاع دليرانة مردم خوزستان در جنگ تحميلي عراق عليه ايران همه و همه از جمله افتخارات اين سرزمين است.
متأسفانه سياستهاي غلط خاندان پهلوي در اين منطقه يكي از عوامل اصلي عدم آشنايي مردم با ميراث فرهنگي، تاريخ و تمدن خويش بوده است. اين سياستها عليرغم گذشت بيش از بيست سال كماكان اثرات منفي خود را بر فرهنگ اين منطقه تحميل كرده و حتي به لحاظ رواني در بعضي جنبهها بر ذهن و فكر ما اثر گذاشته است. از بين بردن اثرات مخرب آن سياستها و مهيا كردن زمينههاي لازم براي پيشرفت و توسعة فرهنگي فقط بر دوش مؤسسات و نهادهاي رسمي نيست. سازمانها و مؤسسات دولتي به تنهايي قادر نخواهند بود، ابزار و ادوات لازم را براي اعتلاي فرهنگ جامعه فراهم كنند. در همة دنيا و به ويژه در ممالك پيشرفته امر توسعه و پيشرفت فرهنگي عمدتاً توسط سازمانها و تشكيلات و افراد غيردولتي انجام ميگيرد. وجود نهادها و سازمانهايي غيردولتي در جامعه در جوار سازمانهاي دولتي ميتواند مكمل خوبي براي فعاليتهاي فرهنگي باشد.
يكي از دلايل ناشناخته ماندن و يا به تعبيري عدم شناخت كامل فرهنگ و تمدّن اين استان براي مردم خوزستان و ساير هموطنان فقدان تشكيلات غيردولتي و انجمنهاي فرهنگي در استان بوده است. انتظار انجام همةاين فعاليتها از سازمانهاي دولتي به همراه حساسيتهاي بيمورد و يا به تعبيري سختگيريهاي استاني از عوامل ركود فعاليتهاي فرهنگي و مآلاً تحقق بطئي توسعه فرهنگي بوده است.
از اين رو با تأخير چندين ساله عدهاي از دلسوختگان و علاقهمندان به فرهنگ و تمدن اين خطه مبادرت به تأسيس بنياد خوزستانشناسي كردهاند. هر چند اين بنياد نسبت به بنيادهاي مشابه در استانهاي ديگر از جمله استان كرمان، خراسان، فارس و گيلان با تأخير چند سال تأسيس يافته، اما همت و علاقة هيئت مؤسس به همراه معاضدت فرهيختگان و حمايتهاي سازمانها و نهادهاي متولي امور فرهنگي ميتواند اين تأخير را جبران كند. هيأت مؤسس بنياد با بررسي و مطالعه فعاليتهاي مشابه در سطح كشور و با تجزيه و تحليل دلايل نيمه تمام ماندن اقدامات قبلي در سطح استان به اين نتيجه رسيده كه مناسبترين و كارآمدترين شيوه جهت تحقق اهداف فرهنگي همانا ايجاد تشكيلات غيردولتي است. از اين رو بنياد خوزستانشناسي يك بنياد غيردولتي و غيرانتفاعي ميباشد.
در ماده يك اساسنامه هدف از تشكيل بنياد، شناختن و شناسايي تاريخ و تمدن و ميراث فرهنگي خوزستان و معرفي مشاهير آن عنوان شده است. تشكيل اين بنياد ضمن اين كه باعث متمركز شدن فعاليتهاي فرهنگي خواهد شد از هرز روي نيروها و اتلاف توان و وقت افراد نيز جلوگيري كرده و فعاليتهاي فرهنگي را در مجرايي هدفمند سوق خواهد داد. بنياد ميتواند با تشكيل كميتههاي تخصصي خويش و با برپايي همايشها، كنگرهها، بزرگداشتها اقدام به معرفي و شناسايي مفاخر و مشاهر استان كند. بنياد قادر خواهد بود با اخذ مجوز فصلنامه مقالات علمي و پژوهشي دربارة تمدن و تاريخ خوزستان منتشر كند. بنياد ميتواند با دعوت از انديشمندان و صاحبنظران داخلي و خارجي سمينارهايي را دربارة تاريخ و تمدن برگزار كند، بنياد قادر خواهد بود با تشكيل جلسات حضوري نقد كتاب حتي با حضور نويسندة آن كتاب به نقد و بررسي كتب منتشره دربارة خوزستان و يا كتب نويسندگان خوزستاني همت گمارد. بنياد ميتواند با برگزاري همايش، مشاهيري چون ابونواس و يا آيتالله وحيد بهبهاني را بهتر و شايستهتر معرفي كند. بنياد قادر خواهد بود با دعوت از داستاننويسان طراز اول خوزستان ضمن تجليل از خدمات آنها زمينة شناسايي و معرفي آثار آنها را فراهم كند. بنياد ميتواند با دعوت از كارگردانان صاحب سبك خوزستاني مقدمات رشد و توسعه اين صنعت و پيدايي كارگردانان جديد در استان را ايجاد كند و بالاخره بنياد ميتواند با بررسي علمي و صحيح تاريخ معاصر خوزستان ابهامات، غموض و غرضورزيها را برملا ساخته و تاريخ را آنطور كه بوده براي ما روايت كند.
بدون شك انجام فعاليتهاي فوق نقش بسيار مهمي در اعتلاي فرهنگي استان خواهد داشت. قدر مسلم انجام فعاليتهاي مزبور از حيطه و توان يك يا دو نفر خارج بوده و توان جمعي را طلب ميكند به همين دليل موفقيت برنامههاي فوق در گرو همكاري ساير فرهيختگان خوزستاني است.
مهمترين ويژگي در تركيب بنياد خوزستانشناسي توجه به تركيب جمعيتي استان و وجود افرادي از همه اقوام خوزستان در هيئت مؤسس آن است. يكي از سياستهاي غلط و تبعيضآميز رژيم پهلوي عدم قبول وجود مردم عرب و به كار نگرفتن آنها در همة شؤون فعاليتهاي اجتماعي، سياسي و فرهنگي بوده است. اين سياست كه با حربهها و ابزارهاي گوناگون توسط دستگاه مخوف سازمان امنيت شاه رهبري ميشد با طرح بهانههاي واهي، به حاشيه راندن اين مردم و نابودي وجود آنها را سرلوحة اهداف خود قرار داده بود. همين مورد يكي از دلايل عدم موفقيت طرحهاي منطقهاي به ويژه اقدامات فرهنگي در سطح استان بوده است.
اعمال اين سياست تبعيضآميز به دليل عدم مشاركت بيش از نيمي از جمعيت استان، در نظر نگرفتن مشكلات و معضلات آنها و همچنين عدم استفاده از ديدگاهها و نظريات اين مردم باعث عدم موفقيت برنامههاي مزبور ميگرديد. هيئت مؤسس بنياد با علم به اين موضوع و با بررسي دلايل شكست طرحهاي قبلي تركيبي متناسب با بافت جمعيتي و تركيب قومي استان را اختيار كرده است.
اميد است با برنامهريزي اصولي و با همت و پشتكار هيئت مؤسس و همچنين همكاري و معاضدت فرهيختگان، اين بنياد نقش مؤثري در رشد و توسعه فرهنگي استان ايفا كند.
روزنامه صوتالشعب (رای ملت) ، دیدگاه